دانشجو

صفحه خانگی پارسی یار درباره

روزی که امیرکبیر به شدت گریست

در سال 1264 قمری، نخستین برنامه‌ی دولت ایران برای واکسن زدن به فرمان امیرکبیر آغاز شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانانی ایرانی را آبله‌کوبی می‌کردند. اما چند روز پس از آغاز آبله‌کوبی به امیر کبیر خبردادند که مردم از روی ناآگاهی نمی‌خواهند واکسن بزنند. به‌ویژه که چند تن از فالگیرها و دعانویس‌ها در شهر شایعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه ‌یافتن جن به خون انسان می‌شود. 

هنگامی که خبر رسید پنج نفر به علت ابتلا به بیماری آبله جان باخته‌اند، امیر بی‌درنگ فرمان داد هر کسی که حاضر نشود آبله بکوبد باید پنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد. او تصور می کرد که با این فرمان همه مردم آبله می‌کوبند. اما نفوذ سخن دعانویس‌ها و نادانی مردم بیش از آن بود که فرمان امیر را بپذیرند. شماری که پول کافی داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبله‌کوبی سرباز زدند. شماری دیگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان می‌شدند یا از شهر بیرون می‌رفتند.

روز بیست و هشتم ماه ربیع الاول به امیر اطلاع دادند که در همه‌ی شهر تهران و روستاهای پیرامون آن فقط سی‌صد و سی نفر آبله کوبیده‌اند. در همان روز، پاره دوزی را که فرزندش از بیماری آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امیر به جسد کودک نگریست و آنگاه گفت: ما که برای نجات بچه‌هایتان آبله‌کوب فرستادیم. پیرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امیر، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبیم جن زده می‌شود. امیر فریاد کشید: وای از جهل و نادانی، حال، گذشته از اینکه فرزندت را از دست داده‌ای باید پنج تومان هم جریمه بدهی. پیرمرد با التماس گفت: باور کنید که هیچ ندارم. امیرکبیر دست در جیب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمی‌گردد، این پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز.

چند دقیقه دیگر، بقالی را آوردند که فرزند او نیز از آبله مرده بود. این بار امیرکبیر دیگر نتوانست تحمل کند. روی صندلی نشست و با حالی زار شروع به گریستن کرد. در آن هنگام میرزا آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانی امیرکبیر را در حال گریستن دیده بود. علت را پرسید و ملازمان امیر گفتند که دو کودک شیرخوار پاره دوز و بقالی از بیماری آبله مرده‌اند. میرزا آقاخان با شگفتی گفت: عجب، من تصور می‌کردم که میرزا احمدخان، پسر امیر، مرده است که او این چنین های‌های می‌گرید. سپس، به امیر نزدیک شد و گفت: گریستن، آن هم به این گونه، برای دو بچه‌ی شیرخوار بقال و چقال در شأن شما نیست. امیر سر برداشت و با خشم به او نگریست، آنچنان که میرزا آقاخان از ترس بر خود لرزید. امیر اشک‌هایش را پاک کرد و گفت: خاموش باش. تا زمانی که ما سرپرستی این ملت را بر عهده داریم، مسئول مرگشان ما هستیم. میرزا آقاخان آهسته گفت: ولی اینان خود در اثر جهل آبله نکوبیده‌اند.

امیر با صدای رسا گفت: و مسئول جهلشان نیز ما هستیم. اگر ما در هر روستا و کوچه و خیابانی مدرسه بسازیم و کتابخانه ایجاد کنیم، دعانویس‌ها بساطشان را جمع می‌کنند. تمام ایرانی‌ها اولاد حقیقی من هستند و من از این می‌گریم که چرا این مردم باید این قدر جاهل باشند که در اثر نکوبیدن آبله بمیرند.

منبع:

حکیمی، محمود. داستان‌هایی از زندگی امیرکبیر. دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سی و هفتم، 1384


رتبه بندی دانشگاه های جهان و رتبه دانشگاه های ایران

حتما تا حالا چیزی به اسم رده بندی یا ranking  دانشگاه ها را شنیده اید. همه ساله دانشگاه های جهان را بر اساس معیار های خاص علمی، آموزشی و... رده بندی می شوند. البته این رده بندی ها از طریق محافل مختلفی اعلام می شود و که یکی از آنها مؤسسه تایمز هایر اجوکیشن در انگلیس است. لازم به ذکر است رده بندی های اعلام شده تا حدی با هم متفاوت هستند و این به دلیل تفاوت معیار های رده بندی موسسات مختلف می باشد.  

 

اما مسئله مهمی که در اینجا مطرح است جایگاه دانشگاه های ایرانی در این رده بندی است،اولین دانشگاه ایرانی حاضر در این رده بندی ها دانشگاه تهران با رتبه جهانی 1463 و رتبه 2 در خاور میانه است و این در حالی است که این دانشگاه حتی در لیست 100 دانشگاه برتر آسیا نیز حضور ندارد.

رتبه دانشگاههای ایران

دانشگاه تهران 1463
دانشگاه علوم پزشکی تهران 2301
دانشگاه تربیت مدرس 2633
دانشگاه علم و صنعت 2699
دانشگاه فردوسی 2790
دانشگاه شریف 2844
دانشگاه علوم پزشکی شیراز 2953
دانشگاه شهید بهشتی 3536
دانشگاه امیرکبیر 3004
دانشگاه اصفهان 3208
دانشگاه صنعتی اصفهان 3266
دانشگاه خواجه نصیر 3308
دانشگاه امام صادق 3325
دانشگاه شیراز 3362
دانشگاه شهید بهشتی 3536
دانشگاه علوم پزشکی اصفهان 3956
دانشگاه تبریز 4139
دانشگاه علوم پزشکی تبریز 4277
دانشگاه علوم پزشکی ایران 4387
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی 4666
دانشگاه کاشان 4709
دانشگاه ارومیه 4754
دانشگاه پیام نور 4915
دانشگاه شهید چمران اهواز 4965
دانشگاه الزهرا 4995
دانشگاه آزاد اسلامی تهران جنوب 5119
دانشگاه بوعلی سینا 5290
دانشگاه علوم پزشکی مشهد 5371
دانشگاه علوم پزشکی گیلان 5421
دانشگاه یزد 5633
دانشگاه امام رضا مشهد 5704
دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله 5992
دانشگاه زنجان 5994
دانشکده علوم حدیث 6021
دانشگاه سیستان و بلوچستان 6051
دانشگاه شهید باهنر کرمان 6097
دانشگاه مازندران 6114
و الی آخر

از اینجا می توانید لیست رده بندی یاranking   مربوط به خاور میانه را ببینید. (لازم به ذکر است تنوع رشته های یک دانشگاه از معیار های رده بندی است، بسیاری از افراد از اینکه دانشگاه شریف با رتبه  2844 بعد از دانشگاه های فوق قرار دارد تعجب می کنند که البته یکی از عوامل، عامل ذکر شده است. همچنین تعداد اساتید و دانشجویان در دانشگاه ها، همکاری با دیگر دانشگاه‌های جهان، سطح علمی کادر دانشگاهی، دارا بودن دانشکده های بین المللی، دارا بودن دانشجویان بین المللی، نسبت کارمندان و کادر دانشگاهی به تعداد دانشجویان و تعداد دفعاتی که یک دانشگاه به عنوان منبع علمی از سوی دیگر دانشگاه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد و... از عوامل مهم در این رده بندی هاست.معیار های یکی از رده بندی ها را اینجا ببینید.)

 سئوالی که مطرح است این است که  چرا با وجود جمعیت مشتاقی از دانش آموزان که هر ساله با صرف هزینه و زمان زیادی با آرزوی پیوستن به جمع دانشگاهیان حرکت می کنندو با وجود میلیاردها ریال هزینه‌ای که برای تحصیل در دانشگاه ها از دوش بیت‌المال و دانشجویانش اخذ می‌شود ، با وجود دانش آموزانی که به استعداد فراوان در دنیا شهرت دارند و مدال‌آوران المپیادی که همواره نام ایران را در مجامع جهانی تکرار کرده و بزرگ داشته‌اند، رتبه دانشگاه های ایرانی در چنین سطحی قرار دارد!

 

نشریه THES از میان 3 هزار و 703 محفل آکادمیک در سراسر جهان برترین دانشگاه ها را معرفی کرد. این آمار بر اساس فعالیت های پژوهشی دانشگاه ها ارائه شده که بر اساس آن هاروارد برترین دانشگاه دنیا است. دو دانشگاه کمبریج و آکسفورد پس از دانشگاه هاروارد در جایگاه دوم و سوم بهترین دانشگاه های جهان قرار گرفتند.  

 

آمار زیر که از رده‌بندی سال  2006 ضمیمه تحصیلات عالی (THES) از200 دانشگاه برتر جهان استخراج شده است توجه نمائید:
از 15 دانشگاه اول جهان به طور طبیعی 11 دانشگاه آمریکائی و سه دانشگاه انگلیسی هستند.  اما جالب آن که یک دانشگاه از چین نیز در میان این 15 دانشگاه رده‌بندی شده است.
جمعا 6 دانشگاه از چین در این لیست وجود دارند که از میان آن‌ها دانشگاه تسینگ هوچین با 34 پله صعود از رده 62 در سال 2005  به رده 28 در سال 2006بالا رفته است.
هم چنین دانشگاه ملی سنگاپور در جایگاه نوزدهم این لیست قرار دارد.  سنگاپور جمعا دارای دو دانشگاه در لیست فوق است.  هندوستان سه دانشگاه و کره جنوبی یک دانشگاه در میان 200دانشگاه برتر جهان دارند.  دانشگاه مل سئول کره جنوبی نیز با30 رده صعود از رتبه 93 در سال 2005 به رتبه 63در سال 2006 رسیده است.  اما سهم خاورمیانه: صفر
آمریکا با دارا بودن 5 درصد جمعیت جهان به تنهائی دارای تعداد 54 دانشگاه، و به عبارت دیگر 27درصد دویست دانشگاه برتر جهان است.  از طرف دیگر 46 کشور اسلامی با داشتن 16درصد جمعیت جهان دارای تنها یک یا دو درصد در لیست فوق هستند.  دو دانشگاه این کشورها، دانشگاه‌های کابانگسان و مالایا متعلق به مالزی هستند که رده‌های 185 و 192 را اشغال می‌کنند و امتیازشان به ترتیب 29/2 و 28/6 از 100 است.  این دو دانشگاه در زمینه مرجعیت هیئت علمی، که نشان دهنده خلاقیت و اثرگذاری روشنفکرانه است، پائین‌ترین امتیاز را بدست آوردند. 
رده‌بندی
THES
براساس ارزیابی 1000 مؤسسه آموزش عالی با توجه به 5 شاخص کلیدی بود.  این شاخص‌ها شامل سئوال از 3700 دانشمند که در تحقیقات علمی در سطح جهان فعال هستند بود.  از آنان خواسته شد تا 30 دانشگاه تحقیقاتی در زمینه تخصصی خودشان را همراه با تعداد مقالات تحقیقاتی مرجع که به وسیله محققان هر مؤسسه علمی نوشته شده نام ببرند.  شاخص‌های دیگر شامل تعداد دانشجویان خارجی مشغول به تحصیل، نسبت بین دانشجویان و کارکنان، و نیز ارزیابی شرکت‌های عمده از کیفیت کار فارغ‌التحصیلان هر مؤسسه آموزش علمی بود.  در مورد کشورهای اسلامی، غیر از چند مؤسسه منفرد آموزش عالی، این رده‌بندی‌ها یافته‌های ارزیابی‌های سپتامبر 2003) نشان می‌دهد که در ربع قرن گذشته تولید ناخالص سرانه داخلی در در کشورهای دیگر نظیر کره، سنگاپور، تایوان و هندوستان در زمینه‌های علوم و تکنولوژی گام‌های قابل توجهی برداشته‌اند و در حال حاضر در رده اقتصادهای بالنده هستند.
در اختیار نداشتن منابع مالی مورد نیاز، برای توجیه نداشتن دانشگاههای خوب به سختی قابل قبول است.
 
در این ارزیابی اطلاعات گردآوری شده از 736 کارفرمای تحصیل کرده در سراسر جهان، همچنین تعداد اساتید و دانشجویان در دانشگاه ها، میزان موفقیت دانشگاه ها در جذب دانشجویان خارجی و شهرت جهانی دانشگاه ها لحاظ شد
.
تسلط زبان انگلیسی به عنوان زبان مشترک در محافل آکادمیک و تجاری یکی از دلایل برجسته قرار گرفتن دانشگاه های انگلیس و آمریکا در فهرست بهترین دانشگاه های جهان بود.

همکاری با دیگر دانشگاه‌های جهان، سطح علمی کادر دانشگاهی، دارا بودن دانشکده های بین المللی، دارا بودن دانشجویان بین المللی، نسبت کارمندان و کادر دانشگاهی به تعداد دانشجویان و تعداد دفعاتی که یک دانشگاه به عنوان منبع علمی از سوی دیگر دانشگاه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد، اصول گزینش برترین دانشگاه‌ها بوده است.

توجه:

ذکر رتبه تمامی دانشگاههای ایران به دلیل زیاد بودن دانشگاه ها مقدور نیست ولی از روی این رتبه ها می تونین باشناختی که از دانشگاهتان دارید رتبه اش را تخمین بزنید.


کتاب مردم شناسی نوشته ویلیامز داجین کو

    نظر
    خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتومبیلی سوار میشدی بلکه از تو خواهد پرسید چند نفر را که وسیله نداشتندبه مقصد رساندی ؟
2-      خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چند متر بود بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوشامد گفتی ؟
3 -خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباسهایی در کمد داشتی بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی ؟
4-خداوند از تو نخواهد پرسید بالاترین میزان حقوق تو چقدر بود بلکه از تو خواهد پرسید آیا سزاوار گرفتن آن بودی ؟
5-خداوند از تو نخواهد پرسید که عنوان و مقام شغلی تو چه بود بلکه از تو خواهد پرسید آن را به بهترین نحو انجام دادی ؟
6-خداوند از تو نخواهد پرسید که چه تعداد دوست داشتی بلکه از تو خواهد پرسید برای چند نفر دوست و رفیق بودی ؟
7-خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی میکردی بلکه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار میکردی ؟
8-خداوند از تو نخواهد پرسید چرا این قدر طول کشید تا به جستجوی رستگاری بپردازی بلکه با مهربانی تو را به جای دروازه های جهنم به عمارت بهشتی خود خواهد برد ؟
9-خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود بلکه از تو خواهد پرسید چگونه انسانی بودی ؟
10-خداوند از تو نخواهد پرسید که چرا این نوشته را برای دوستانت نخواندی بلکه خواهد پرسید چرا از خواندن آن برای دیگران در وجدان خود احساس شرمندگی میکردی ؟
کتاب مردم شناسی
نوشته ویلیامز داجین کو

هفت سین ...

    نظر
هفت سین ...
 
سنجد ( Sorb ) : نمادی است از زایش و تولد و بالندگی و برکت
سمنو (Samanoo): نماد خوبی برای زایش گیاهی و بارور شدن گیاهان
سبزه (Verdure) : موجب فراوانی و برکت در سال نو شود، رنگ سبز آن رنگ ملی و مذهبی ایرانیان است.
سیب سرخ (Red Apple ) : نمادی است از باروری و زایش
سماق (Sumac) : برای گندزدایی و پاکیزگی
سیر (Garlic) : برای گندزدایی و پاکیزگی
سرکه (Vinegar) : برای گندزدایی و پاکیزگی
قرآن(Quran) : کتاب مقدس هر آیین
تخم مرغ (Eggs) : از نوع سفید یا رنگی نمادی است از نطفه و نژاد
ماهی سرخ (Gold Fish) : ماهی یکی از نمادهای آناهیتا فرشته آب و باروری است و وجود آن باعث برکت و باروری می گردد.
سکه (Silver & Gold Coin) : موجب برکت و سرشاری کیسه است
نقل (Comfit ): نمادی است از زایش و تولد و بالندگی و برکت
شیرینی (Sweets ) : نمادی است از زایش و تولد و بالندگی و برکت
آجیل (Nuts) : نمادی است از زایش و تولد و بالندگی و برکت
اسپند ( Wild Rue): در زمانهای قدیم مقدس بوده و در رسم های نیایشی بکار برده می شده.
انار (Pomegranate) : پردانگی انار نشان از برکت و باروری است.
 
 

از کتاب مکتوب نوشته پائولو کوئلیو

    نظر

.یک پادشاه اسپانیایی، به دودمان خود بسیار می بالید.

 همچنین مشهور بود که با ضعیفان بی رحم است.

یک روز، با نزدیکان خود در دشت آراگون راه می رفت که سالها قبل، پدرش در جنگی در آن کشته شده بود.

در آنجا به مرد مقدسی برخوردند که در میان توده عظیمی از استخوانها ، چیزی را جستجو می کرد

پادشاه پرسید: آنجا چه کار می کنی؟،مرد مقدس گفت: اعلی حضرتا، سر بلند باشید.

 هنگامی که شنیدم پادشاه اسپانیا به اینجا می آید.تصمیم گرفتم که استخوانهای پدرتان را پیدا کنم و به شما بدهم.

 اما هر چه نگاه می کنم نمی توانم پیدایش کنم.مثل استخوانهای کشاورزان، فقرا، گدایان و بردگان است


از کتاب مکتوب

نوشته پائولو کوئلیو


4 شنبه سوری

    نظر
4شنبه سوری*
 
@یکی از آیین های ایرانی که سالیان بسیار طولانی در قلمرو فرهنگی ایران برگزار شده است آیین جشن چهارشنبه سوری است. به عبارت دیگر گستره برگزاری جشن چهارشنبه سوری حوزه حضور فرهنگ ایرانی را نشان می دهد. این گستره نه تنها کشور ایران بلکه از سرزمین های زیر تشکیل می شود: شرق عراق و شمال آن(کردستان غربی)، شمال سوریه،شرق ترکیه، جنوب روسیه(داغستان و چچنستان)، آذربایجان و قفقاز، ارمنستان، غرب پاکستان، افغانستان، جنوب ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان، غرب و شمال هند، غرب چین.
مراسم جشن چهارشنبه سوری که در سرزمین های یاد شده بالا در سال 1371(1993)برگزار شد توسط فضانوردان فضاپیمای روسی«میر»در خارج از کره زمین فیلم برداری و عکاسی شد و در فردای همان روز از شبکه مرکزی تلوزیون روسیه پخش شد. در این فیلم بخشی از کره زمین به طور یکپارچه درخشان و مشتعل بود و در اعماق فضا با شکوهی هرچه تمامتر می درخشید. این پهنه درخشان سرزمین ایران بود.
در ایران باستان شب چهارشنبه سوری در بالای قصر پادشاهی یا کاخ های بزرگ، خرمنی از آتش روشن می کردند و دیگران نیز بالای بام خانه خود آتش روشن می نمودند. سوری به معنی سرخی، سرخ رنگ، مانند گل و شراب، و سور به معنی عیش و سرور و شادمانی و به معنی باره شهر و بام بلند و دیوار دور شهر نیز هست و آتش را به آن جهت روشن می کردند که بر این باور بودند: بدی ها و سیاهی را در آتش افکنده و می سوزانند و از روی آتش می پریدند و می گفتند:« سرخی تو از من، زردی من از تو»منظور از سرخی، کردار نیک و منظور از زردی، کردار زشت و ناپسند است.در زمان هخامنشیان خرمنی از آتش را به سه کوپه تقسیم می کردند با همان روش از روی سه آتش به نام :آسمان، آذر و آبان که نام سه فرشته بزرگ خدا هستند می پریدند پس از آن آتش به هفت قسمت تقسیم شد و نام هفت امشاسپند از روی آن ها می پریدند. بر پایی آتش در چهارشنبه سوری نوعی گرم کردن جان و زدودن سرما و پژمردگی و بدی از تن بوده است. این آیین در بزرگداشت این اعتقاد کهن ایرانیان برگزار می شود که در شب سال نو فروهر یا روان درگذشتگان آن خاندان ازآسمان ها به زمین می آید.
مراسم قاشق زنی یکی از رسم های چهارشنبه سوری است که مردم و بعضا" کودکان کاسه و قاشق را به هم کوبیده و در پشت در پنهان می شوند و صاحبخانه نیز تخم مرغ یا تنقلاتی داخل کاسه می گذارد.

از کتاب ‹پیامبر› اثر ارزنده ی جبران خلیل جبران ترجمه ی دکتر حسین

    نظر

 

آنگاه المیترا گفت:با ما از عشق سخن بگوی.


پیامبرسربرآوردونگاهی به مردم انداخت"و سکوت وآرامش مردم رافرا گرفته بود.

سپس با صدایی ژرف و رسا گفت:


هرزمان که عشق اشارتی به شماکرددر پی او بشتابید"

هر چند راه اوسخت و ناهموار باشد.


و هر زمان بالهای عشق شما را در بر گرفت خود را به او بسپارید"


و هر چند که تیغهای پنهان در بال و پرش ممکن است شما را مجروح کند.


و هر زمان که عشق با شما سخن گوید او را باور کنید.


هر چند دعوت او رویاهای شما راچون باد مغرب در هم کوبد و باغ شما را

خزان کند.


زیرا عشق چنانکه شما را تاج بر سر می نهد " به صلیب نیز میکشد.


و چنانکه شما را می رویاند شاخ و برگ شما را هرس می کند.


و چنانکه تا بلندای درخت وجودتان بالا میرود و ظریف ترین شاخه های شما

را که در آفتاب می رقصند نوازش می کند .


همچنین تا عمیق ترین ریشه های شما پایین می رود و آنها را که به زمین

 چسبیده اند تکان می دهد.


عشق شما را چون خوشه های گندم دسته می کند.


آنگاه شما را به خرمن کوب از پرده ی خوشه بیرون می آورد.


و سپس به غربال باد دانه را از کاه می رهاند.


و به گردش آسیاب می سپارد تا آرد سپید از آن بیرون آید.


سپس شما را خمیر می کند تا نرم و انعطاف پذیر شوید.


و بعد از آن شما را بر آتش می نهد تا برای ضیافت مقدس خداوند نان مقدس

شوید.

عشق با شما چنین رفتارها می کند تا به اسرار قلب خود معرفت یابید.و

بدین معرفت با قلب زندگی پیوند کنید و جزیی از آن شوید.

اما اگر از ترس بلا و آزمون" تنها طالب آرامش و لذتهای عشق باشید "


خوشتر آنکه عریانی خود بپوشانید.


و از دم تیغ خرمن کوب عشق بگریزید


به دنیایی که از گردش فصلها در آن نشانی نیست"


جایی که شما می خندید اما تمامی خنده ی خود را بر لب نمی آورید.


و می گر یید اما تمامی اشکهای خود را فرو نمی ریزید.

عشق هدیه ای نمی دهد مگر از گوهر ذات خویش.


و هدیه ای نمی پذیرد مگر از گوهر ذات خویش.


عشق نه مالک است و نه مملوک.


زیرا عشق برای عشق کافی است.

وقتی که عاشق می شوید مگویید:" خداوند در قلب من است.

" بلکه بگویید "من در قلب خداوند جای دارم."و گمان مکنید که زمام

 عشق در دست شماست" بلکه این عشق است که اگر شما را

شایسته بیند حرکت شما را هدایت می کند.

عشق را هیچ آرزو نیست مگر آنکه به ذات خویش در رسد.

اما اگر شما عاشقید و آرزویی می جویید"


آرزو کنید که ذوب شوید و همچون جویباری باشید که با شتاب می رود

و برای شب آواز می خواند.


آرزو کنید که رنج بیش از حد مهربان بودن را تجربه کنید.


آرزو کنید که زخم خورده ی فهم خود از عشق باشید و خون شما به

 رغبت و شادی بر خاک ریزد.


آرزو کنید سپیده دم بر خیزید و بالهای قلبتان را بگشایید


و سپاس گویید که یک روز دیگر از حیات عشق به شما عطا شده است.


آرزو کنید که هنگام ظهر بیارامید و به وجد و هیجان عشق بی اندیشید.


آرزو کنید که شب هنگام به دلی حق شناس و پر سپاس به خانه باز آیید.


و به خواب روید. با دعایی در دل برای معشوق و آوازی بر لب در ستایش او.

 


ترجمه ی دکتر حسین الهی قمشه ای


از کتاب ‹پیامبر› اثر ارزنده ی جبران خلیل جبران


چگونه جوان بمانیم؟

    نظر

چگونه جوان بمانیم؟
 
 
1- از هر فرستی استفاده کن و به کسانی که دوستشان داری،بگو که دوستشان داری.
 
2- فقط دوستان شاد را حفظ کن.
 
کج خلق ها بنیه و انرژی ات را می گیرند.
 
3- همواره در حال یادگیری باش:
چیزهای بیشتری در مورد کامپیوتر،انواع هنرها،باغبانی و یا چیزهای دیگر یاد بگیر.
هرگز اجازه ندهمغزت بیکار بماند. "ذهن بیکار،کارگاه شیطان است."
ونام این شیطان آلزایمر است!
 
4- از چیز های ساده لذّت ببر.
 
5- بیشتر بخند بلند و طولانی.
آن قدر تا به نفس نفس بیفتی.
 
6- غم وگریههم جزء لا ینفک زندگی است:
صبر داشته باش ، سوگواری کن و از آن بگذر.
تنها کسی که تمام زندگی با ماست ، خود ما هستیم.
پس تا موقعی که زنده هستی ، زندگی کن.
 
7- دور واطراف خود را از چیز هلیی که دوست داری پر کن:
هر آنچه که باشد: خانواده، یادگارها ،موسیقی ، گل و گیاه ، سرگرمی، حیوانات و ...   .
خانه تو مامن و پناهگاه توست. رابطه ات با خداوند چگونه است؟
 
8- مراقب سلا متی ات باش:
اگر در وضعیت مطلوبی هستی قدرش را بدان.
اگر در وضعیت ناپایداری هستی ، به دنبال راه های بهبودی باش.
اگر نمیتوانی به تنهایی از عهده آن برآیی، کمک بگیر.
 
9- به جا هایی که احتمال گناه میرود نرو.
به اطراف شهر، شهرستانها و یا سفرهای خارجی برو.
اما از مکان هایی که در آن جا احتمال گناه می رود پر هیز کن.
 
10- شماره های غیر ضروری را دور بریز.
این شماره ها عبارتند از: سن، قد، وزن.
بگذار پزشکان گران آن ها باشند.
به همین دلیل به آنها حق ویزیت
می پردازی.


عشق ....

    نظر
سلام دوستهای گلم
امروز چند تا جمله ی کوتاه براتون میفرستم.چون بعضی از دوستان از من خواستن ترجمه ی مطالبی که به انگلیسی می فرستم هم بنویسم ترجمه هم می کنم.امیدوارم دوست داشته باشین.
 
Love is like war ... Easy to start ... Difficult to end ... Impossible to forget...
 
عشق مانند جنگ است......آسان شروع می شود.......سخت پایان می یابد.........و فراموش کردنش محال است.
 
Love is hard and will always be, but remember somebody loves you and that one is ME !
 
عشق دشوار است و همیشه نیز خواهد بود اما بیاد داشته باش یک نفر دوستت دارد و آن کس منم.
 
The rose speaks of love silently in a language known only to the heart.
 
رز با سکوت از عشق می گوید با زبانی که فقط برای دل شناخته شده است.
 
I love two things, a rose and you. A rose for a short while, but you the rest of my life
 
من دو تا چیز دوست دارم.رز و تو را.رز را برای مدت کوتاهی و تو را برای بقیه ی زندگیم.
 
Like a rose needs water, like a season needs change, like a poet needs a pen, I need you!!
همانطور که رز به آب نیاز دارد.همانطور که فصلها به تغییر نیاز دارند.همانطور که شاعر به قلم نیاز دارد.من به تو نیازمندم...
 
There are thousands of roses on this world, even if I gave you every rose , That would not be enough to tell you how much I love you!
 
هزاران رز در دنیا وجود دارد.حتی اگر من تمام رز ها را به تو بدهم برای بیان اینکه چقدر دوستت دارم کافی نخواهند بود.