نیایش
نیایش
از خدا خواستم عادتهای زشت را ترکم بدهد. خدا فرمود: خودت باید آنها را رها کن
از او خواستم لااقل به من صبر عطا کند. فرمود: صبر، حاصل سختی و رنج است. عطاکردنی نیست آموختنی است
گفتم: مرا خوشبخت کن. فرمود: نعمت از من خوشبخت شدن از تو.
از او خواستم مرا گرفتار درد و عذاب نکند. فرمود: رنج از دلبستگیهای دنیایی جدا و به من نزدیکترت میکند.
از او خواستم روحم را رشد دهد. فرمود: نه تو خودت باید رشد کنی. من فقط شاخ و برگ اضافیات را هرس میکنم تا بارور شوی.
از خدا خواستم کاری کند که از زندگی لذت کامل ببرم. فرمود: برای این کار من به تو زندگی دادهام.
از خدا خواستم کمکم کند همان قدر که او مرا دوست دارد، من هم دیگران را دوست بدارم. خدا فرمود: بالاخره اصل مطلب دستگیرت شد.